- تش هایتن
آتش گرفتن
معنی تش هایتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تحت فشار قرار گرفتن، فشار آوردن، در تنگنا قرار دادن
آتش بیفروز
آویزان کردن
در کنار خود جا دادن، مورد حمایت قرار دادن، در آغوش گرفتن
فشردن
به جریان افتادن، جاری شدن
ترسیدن، به علت ترس از جای بستن
کول کردن، کول گرفتن، به دوش گرفتن
جرات پیدا کردن، به دل گرفتن، ناراحت شدن، پر رو شدن، مداخله ی بی جا کردن
یکه خوردن، تعجب کردن، خشک شدن درخت یا گیاه
مماس شدن، برخورد کردن
تحت فشار قرار گرفتن، فشار آوردن، در تنگنا قرار دادن
سرمازدگی و یا از گرما سوختن
مماس شدن، تکیه دادن، ته گرفتن، بلند کردن، شالوده ریختن
آویزان شده، دام گذار
هم خوابه شدن، برخورد در ورزش کشتی، پذیرفتن
بی حوصلگی، فشار ناشی از ادرار و مدفوع
شتاب در کاری
شکاف برداشتن
چیزی را به چیز دیگر محکم بستن
آتش در زیر خاکستر پنهان ساختن
به عمد جایی را به آتش کشیدن
باز کردن، باز گشودن
درهم رفتن گوسفندان، حالتی که گوسفندان به صورت فشرده گردهم
پیچیده شدن، پیچ خوردن
آتش گرفتن